سفارش تبلیغ
صبا ویژن
3  در جهان بودن ِمن  4

در خروج از بندگی... (پنج شنبه 87/7/4 :: ساعت 3:20 عصر )

"به نام یگانه باورم"

مست شد...
خواست که ساغر شکند،
    عهد شکست

فرق پیمانه و پیمان ز کجا داند مست؟؟؟

این روزها نمی دانم در کجای عالم مستی قرار گرفته ام؟.. و حتی نمی دانم مستم یا هوشیار؟.. و سر در نمی آورم آنچه می شکنم پیمانه است یا پیمان؟..

چه بد حالی است در پس شبهای قدر - که همه ساله زمان سر و سامان یافتنت بود - از نو بیاغازی تجربه نبودن یار را.. چه بد وضعیتی است آنسان آلوده باشی، که خدا دگر در را به رویت نگشاید.. چه تلخ است "نه" شنیدن از محبوب.. چه باور نکردنی است خیال آنکه دگر دوست، بازگشتت را  به انتظار نخواهد نشست.. چه ویرانگر است دانستن آنکه دگر معشوق، دلتنگ آمدنت نخواهد ماند، و تو را طلب نخواهد کرد.. مگر میتوانی به خود بقبولانی که او زین پس، نبودنت را بر بودنت ترجیح خواهد داد؟.. و مگر می توانی در آنحال آرام و قرار گیری، که میدانی او دگر تو را در شمار بندگان خویش نخواهد شمرد؟..

این روزها با نگاه عمیق تری به چهره ام بنگرید، سیاهی آنرا فرا گرفته است.. مصداق "یعرفون بسیماهم" گشته ام، اما نه شناخته شدنی بر خوبی و خداگونگی، که بر تیرگی و غفلت.. این روزها بیشتر از پیش مرا به چهره گناه آلوده ام بشناسید..

 

توجه:
گویا چند روزی پارسی بلاگ مشکل پیدا کرده بوده، و نظرات بعضی دوستان اصلا ثبت نشده. من از طرف پارسی بلاگ از همه این عزیزان عذرخواهی می کنم و به نظرم میاد تنها راه حل مشکل، گذاشتن کامنت مجدد باشه!!



  • کلمات کلیدی : معرفتی، ادبی، قرآنی، احساسی
  • ¤ نویسنده: زینب صولت


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    »» منوها
    [ RSS ]
    [ Atom ]
    [خانه]
    [درباره من]
    [ارتباط با من]
    [پارسی بلاگ]
    بازدید امروز: 45
    بازدید دیروز: 3
    مجموع بازدیدها: 190521
     

    »» درباره خودم
     

    »»دسته بندی یادداشت ها
     

    »» لوگوی خودم
     

    »» اشتراک در وبلاک
     
     

    »» دوستان من